ما از اهالی حرم و یارِ زینبیم
ما هم گدا و سائل دربار زینبیم
مثل علی که حیدر کرار مصطفی است
مرد نبرد و حیدر کرار زینبیم

یکتا دلیر عرصه ی عاشور، زینب است
پاک از پلیدی و ز گنه دور ، زینب است

چون درک هیچ کس به مقامش نمی رسد
در کنه خویش ، واله و مستور زینب است

مناجات با امام حسین (ع)

ای به تمنای تو دیده ی دریائی ام
من خوشم از اینکه در بحر غمت ماهی ام

بي تو پُرم از تهي بودن و در وحشتم
با تو بري از خطا و ز گنه عاری ام
 

مناجات با امام حسین  (ع)

دردی بده که با غم دل آشنا کنیم
اشکی بده که با قطراتش صفا کنیم

از مادرم دو چادر مشکی گرفته ام
تا خیمه ای برای غمت دست و پا کنیم

امّ المصائبی ، نه ، تو  امّ العجائبی
الحق که تو ملیکه ی مشرق ، وَ مغربی

محشر به دست پاک حسین است دست تو
چون بر گناه کل خلایق تو حاجبی

زینب کبری (سلام الله علیها)

هر که به هر جا رسد از کرم زینب است
بوی خوش کربلا از حرم زینب است

طیّ زمان ها نرفت یک اثر از پرچمش
ملک سلیمان که نیست ، این علم زینب است

مناجات با امام حسین (ع)

کارم اگر گره بخورد نام یار هست

همواره بعد فصل زمستان بهار هست

آقا .....ندارم و تو کریمی... نگاه کن...

هر لحظه پیش اهل کرم یک ندار هست

یا حسین (ع)

شب جمعه حرم یار حسین را عشق است
ذکرمان اول هر کار حسین را عشق است

به گمانم که ملاقات کنی حیدر را
گر بگویی صد و ده بار حسین را عشق است

یا امام حسن مجتبی (ع)

بعضی زمانها هر گدائی یا کریم است

آن دم حساب یا کریمان با کریم است

هر بار در جا می زنم من در گدائی

آقا کرامت می کند.... آقا کریم است

مدح زینب کبری (سلام الله علیها)

حضرت زهرا خودش آئینه دار زینب است

حضرت زهرا همیشه بی قرار زینب است

تیغ در دستش ندیده هیچ کس در عالمین

چون که عباس دلاور ذوالفقار زینب است